دوری

ساخت وبلاگ
صداش رو شنیدی؟!؟صدای صبح رو میگم!من هر روز دارم میشنومش، هر روز تلاش میکنم که بشنومش...گاهی وقتا خیلی سخت صداش رو میشنوم، گاهی هم خیلی بلنده.گاهی دستم رو میذارم روی گوشم، گاهی گوش تیز میکنم که بشنومش!ولی میدونی هر روز و هر روز به شنیدن صدای صبح ادامه میدم :)من میذارم نور از بین مژه هام بگذره و برسه به چشمام، حتی اگه شنیدن صدای صبح سخت باشه +  جمعه بیست و چهارم آذر ۱۴۰۲ | 23:15 | آن شرلی  |  دوری...ادامه مطلب
ما را در سایت دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : annesherli بازدید : 16 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1402 ساعت: 3:43

امروز صبح لپ تاپم از دستم افتاد و با اینکه توی یه کیف بود شکست گوشه اش...خداروشکر ظاهریه و آسیب اساسی ندید...ولی ناراحت شدم، یکم رو وسایلم حساسم...ولی اشکال نداره نسبت به قببل حساسیتم کمتر شده...اما خب تصمیم هم داشتم بفروشمش و یه تبلت سرفیس بگیرم... قیمتش کم شد... +  یکشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۱ | 14:2 | آن شرلی  |  دوری...ادامه مطلب
ما را در سایت دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : annesherli بازدید : 98 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 18:36

خب تبریکا رو فرستادم بگیرم بخوابم دیگه خنده دوری...
ما را در سایت دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : annesherli بازدید : 25 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 18:36

صدای سکوت را بشنودویدن هایم را دریابوجودم متزلزل استبی تابممی لغزمآغوش؛شاید کمی آغوش چاره باشدیا حتی صدا؛صدای تووجودم در تنگ ترین لحظه های نبودنتبه یک حس هم راضیستحس توحس کردن توحس کردن دلتنگی تو،شاید برای منشاید حافظه تو که مرا،آغوش مرا،عطر مرا،به یادآورده استآغوش توآغوش منهمه برایم یادآور تنهاییستو اشک های مندر شلوغ ترین شب های سردو اشک های مندر بی رمق ترین شب های گرمو بی توآغوش من بی تواشک های من شاهدندبر عطرهایی که بوییدمو همه محو شده بودندو بی تابی های شبانه،بی تو برجا بودو گویاهیچ چیز؛هیچ چیز خفقان آورییارای تمام کردناین درد رانداردو خنده هالبخندهاشادی هاآدم هاگاهی محو می شوندو هاله ای از توبر تنهایی هایمسایه می افکندو دردی را دامن می زندکه نشانه اشاین نوشته طولانیستکه مزین به اشک هاییستکه امید داردشایدلحظه ایتو نیزذره ایدلتنگ باشی +  سه شنبه بیست و دوم فروردین ۱۴۰۲ | 23:46 | آن شرلی  |  دوری...ادامه مطلب
ما را در سایت دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : annesherli بازدید : 24 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 18:36

عشق دوست داشتن یه نفر عجیب ترین حس دنیاست...حتی ممکنه قبل از شناختن یه نفر فکر کنی قبلا خیلی عاشق بودی ولی یه نفر رو یه روز جوری دوست خواهی داشت که هر جای دنیا هم بریم باز احساست به اون یه نفر خیلی خاص و وصف نشدنیه...کنار آدمای دیگه هم بهت خوش میگذره ولی با اون تک تک اون کارا لذت بیشتری داره...کارایی رو باهاش انجام میدی که کنار آدمای دیگه انجامش نمیدی...لذتی رو تجربه میکنی که کنار آدمای دیگه تجربه نکردی...دوس داشتن یه نفرعشق، عجیب ترین چیزیه که توی دنیا وجود داره...برای هر کسی هم یه مدلیه... ممکنه یکی با یه تماس از طرف مقابلش تپش قلبش تا هزار بره و ممکنه یکی یه جوری با شنیدن صدای خنده هاش حالش خوب شه که هیچ آدم دیگه ای نتونه این آرامش رو بده بهش و ممکنه هم که یه نفر با غم چشای دلبرش اینقدر عصبی و ناراحت بشه که ترجیح بده ازش دور شه...یه روز ممکنه تصمیم بگیری دیگه نبینیش و لحظه بعدش با شنیدن اسمش یا یه چیز کوچیک ازش دلت هواشو بکنه...و اینقدر رازآلود و عجیبه که میتونی خودت رو گول بزنی که عاشقی یا عاشق نیستی...یهو ممکنه چشمت رو باز بکنی و ببینی مدت ها به خودت دروغ گفتی تا درد عشق برات کمتر بشه...ممکنه یه روز بشینی و ببینی مدتها ادعای عشق کسی رو داشتی ولی در واقع برای فرار از عشق واقعیت خودت رو درگیر کس دیگه ای کردی یا اینکه ممکنه هر روز و هر لحظه عشقت رو از خودت پنهان کرده باشی و وقتی از دستش میدی و یا حتی از این از دست دادنه مدتی می گذره میفهمی که چقدر عاشق بودی...عشق خیلی پیچیده و دردناکه...در عین حال به خودت بستگی داره باهاش چه برخوردی داشته باشی...اما همیشه صداقت با خودت و معشوق بهترین راهه... که بعدش بدون هیچ حسرتی حتی اگه لازم شد به خاطر خودت برای همیشه ازش چشم پوشی کنی.. دوری...ادامه مطلب
ما را در سایت دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : annesherli بازدید : 41 تاريخ : چهارشنبه 26 بهمن 1401 ساعت: 13:35

ابراز علاقه های اطرافم عجیب غریب شدن...

مردای 40، 50 سال دارن به دختر 22 دو سال نخ میدن و ابراز علاقه میکنن...

چی پیش خودشون فکر کردن آخه...

هیچ وقت فکرشو نمیکردم این مردای متشخص به من که جای دخترشونم ابراز علاقه بکنن...

دنیای عجیبی شده...

خیلیم عادی بیانش می کنن...

+  یکشنبه بیست و سوم بهمن ۱۴۰۱ | 21:7 | آن شرلی  | 

دوری...
ما را در سایت دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : annesherli بازدید : 36 تاريخ : چهارشنبه 26 بهمن 1401 ساعت: 13:35

داشتن یه خونواده معمولی چیز زیادیه؟!؟!؟واقعا زیاده؟!از بچگی این آرزوم بوده همیشه و همیشه دلم میخواستش ولی هیچ وقت نداشتمش، هیچ وقتخسته شدم هر چیزی رو برای خودم فراهم کردن و میکنم ولی انگار این یکی نشدنیه و همیشه حسرتشو دارم خونواده تنها چیزیه ک نمیشه تغییرش داد و یه معمولیش رو بدست آورد +  جمعه پانزدهم مهر ۱۴۰۱ | 1:7 | آن شرلی  |  دوری...ادامه مطلب
ما را در سایت دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : annesherli بازدید : 46 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 20:43

حس میکنم تنها ترین ادم دنیام قلبم درد میکنه کلی ناراحتی دارم ولی نمیتونم به هیچ کس بگم هیچ کسو ندارم که بتونم دردامو بگم بهش مگه اینکه برم پول بدم تا خرفام شنیده شه دلم یه دوست میخواد یکی که بتونم حرغ بزنم باهاش حالم خیلی بده ولی حداقلش بعد این همه وقت افتادن از تخت و درد پام باعث شد گریه ام بگیره ولی لعنتی دیگه متوقف نمیشه +  دوشنبه سی ام آبان ۱۴۰۱ | 18:20 | آن شرلی  |  دوری...ادامه مطلب
ما را در سایت دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : annesherli بازدید : 40 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 20:43

تخصص گرایی به من نیومده...

وقتی تو خیلی چیزا خوبم و استعداد دارم چرا فقط تو یکیش پیشرفت کنم...

من همشون رو دوس دارم... چرا فقط به جامعه شناسی بچسبم...

اون موقع احساس خوشبختی نمیکنم

دوری...
ما را در سایت دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : annesherli بازدید : 110 تاريخ : شنبه 30 فروردين 1399 ساعت: 17:10

<strong>تئاتریانو</strong>

خیلی تو این تئاتره بهم خوش میگذره تیمشون رو دوس داره همه خیلی خوبن

دوری...
ما را در سایت دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : annesherli بازدید : 96 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 8:22